Sunday 7 June 2009

بروی چشم


شخص نابینایی با عینک آفتابی و عصای سفید رنگش در کنار خیابان ایستاده بود، جوانی از طرف دیگه ی خیابان به کمکش شتافت و در میان سر و صدا و غوغای ترافیک بجای تعارف و تکلم با عجله از خیابان ردش کرد و به طرف مقابل برد و از او پرسید: آیا کمک دیگری از من ساخته هست؟ مرد نابینا گفت من کی از شما کمک خواستم؟ من منتظر خواهرم بودم که در فروشگاه خرید میکرد

خیلی راحت این اشتباه توسط بسیاری انجام میشه، تا احساس خوبی بنا به هر دلیلی دراونها ایجاد میشه از ظن خودشون یار مردم میشن و خیلی از اوقات ندونسته موجب دلگیری میشن بجای دلگرمی

رامین

No comments:

Post a Comment