Wednesday 20 May 2009

حرف بی پرده



قدیما رسم بوده (بین بعضی از مردم و خدا میدونه چرا) که خانما ریگ میزاشتن زیر زبونشون و از پشت پرده حرف میزدن ظاهرا این یکی از راه حلاشون بوده که حفظ افت و رعایت شرع بکنن. مواردی هم از قبیل داستان ایرج میرزا و اون زنی که روشو صفت گرفت و تا اخر کار ول نکرد وجود داره که روی دوم همین سکه است. راستش معلوم نیست چه خبره! کی به کیه! کی راسته! کی درسته! و کی بی پرده و عریان در برابر حقیقت ظاهر میشه؟

حالا این همه ادم میان انلاین میشن با هر اسمی که دوست دارن و هیچ بنی بشری هم سر از کارشون در نمیاره ولی با این وجود بجای اینکه از این امکان استفاده کنن و به تمرین صداقت مشقول بشن از هر دیوار راستی بالا میرن و هزار اسمون و ریسمون به هم میبافن تا به هر وسیله زیر قبول هر نوع مسئولیتی در برن! حالا هیچ کسی قادر به مجازات کسی نیست و اغلب مسئولیت محدود میشه به قبول یک اشتباه که با حرف و جمله ی ساده بر طرف میشه و یا یک عذر خواهی کوچیک که اونم چیزی از کسی کم نمیکنه و تازه شاید خیلی هم بهشون اظافه کنه.

یک عمر یاد گرفتن که به ظاهر پیرهن بی درز مریم باشن و در خفا ازاد از هر قید و بندی که البته من نه این ازادی رو بد میدونم و نه تبلیقشو میکنم اما یک چیزی رو لازم میدونم و اون اینه که این بازی کردن این دوگانگی باید با امثالهم انجام بشه و نه با اونایی که اهلش نیستن

رامین

No comments:

Post a Comment