گر گوش تو بهوش است
بشنو که باده نوش است
هر صحبتی بهانه است
از بهر جان مطلب
بلبل ترانه خوان است
بر شاخه ی درخت است
ایزد ندا رسان است
در هر کجا نشانه است
هر کس که حق شنیده است
از حرف ساده بوده است
در جان اگر نشین است
از پیری کلام است
انرا بجو که حق است
در لابلای حرف است
انرا فسانه گر هست
بی شک که آتشی هست
مردن بدون چون است
چه شب بود چه روز است
گر گوش تو بهوش است
بشنو که باده نوش است
بشنو که باده نوش است
هر صحبتی بهانه است
از بهر جان مطلب
بلبل ترانه خوان است
بر شاخه ی درخت است
ایزد ندا رسان است
در هر کجا نشانه است
هر کس که حق شنیده است
از حرف ساده بوده است
در جان اگر نشین است
از پیری کلام است
انرا بجو که حق است
در لابلای حرف است
انرا فسانه گر هست
بی شک که آتشی هست
مردن بدون چون است
چه شب بود چه روز است
گر گوش تو بهوش است
بشنو که باده نوش است
رامین
No comments:
Post a Comment